شما داوری کنید.

        عبدالفتاح سلطانی در سال 1953 از پدر ومادری ایرانی در کشورعراق بدنیا آمده است. اودوره دبستان، تا سال سوم دبیرستان  را در مدارس تأسیس شده ایرانی درخاک عراق گذرانده است.عبدالفتاح سلطانی ازهمان دوره نوجوانی فعالیتهای سیاسی واجتماعی خودرا آغازکرد، فتاح درهمان دوران نوجوانی به خاطرشرکت درتظاهرات خیابانی درعراق دوبار توسط رژیم بعث عراق دستگیرو باز داشت شد،اماباتوجه به اینکه کمتراز 18سال سن داشت،پس ازمدت کوتاهی آزادشد.در سال 1970 به همراه خانواده به وطن خود ایران بازگشت، ودرمنطقه جنوب تهران (شهر ری) ساکن شد.سلطانی به خاطر شرایط نامساعد اقتصادی خانواده مجبور به کار در کارگاههای وکارخانه های مختلفی شد، تا بتواند زندگی خود وپدر ومادرش را تأمین نماید. دوره دبیرستان رادرمدارس شبانه به پایان رساند. وتوانست دیپلم اش رادر رشته ی طبیعی بگیرد، دردورانی که درکارخانه هاوکارگاههاکارمی کرد، درکنار کارگران همواره تلاش می کرد،تاآنان راباحقوق صنفی وسند یکایی خودآشنا کند.

       سلطانی ازسال 1974 ضمن تحصیل دردانشسرای تربیت معلم به تدریس درمدارس شهرری وروستاهای اطراف پرداخت. عبدالفتاح سلطانی سابقه بازداشتهای کوتاه مدت پیش از انقلاب رانیز درکارنامه فعالیتهای سیاسی واجتماعی خود دارد،وی همزمان با تدریس درمدارس،وارد فعالیتهای جنبش دانشجوئی هم شده بود،بارهابه ساواک احضاروبرای مدتهای کوتاهی بازداشت شده بود . فتاح باپایان گرفتن  دوره ی تربیت دبیروهمزمان با اشتغال به تدریس درمدارس شهرری، باگذشتن از سد کنکور وارد دانشگاه تهران شد، در سال 1986 توانست لیسانس خودرا در رشته ی حقوق قضائی دانشگاه تهران دریافت کند .ایشان جهت یادگیری عملی کار وکالت از همان سالهای اول ورود به دانشکده حقوق ،در ساعات فراغت از کار وتحصیل وعمدتا بعد از ظهر ها به کار در دفاتر وکلای دادگستری  می پرداخت .

      در سال 1986 بلافاصله بعد از پایان دوره لیسانس در امتحان ورودی دوره کارشناسی ارشد دانشگاه شهید بهشتی (ملی سابق) شرکت کرد، ودررشته حقوق خصوصی دوره فوق لیسانس راگذراند،درسال 1988 رسما دوره کار آموزی وکالت راآغازکرد او دوره کارورزی » خودرا در 1990 به پایان برد،ودرهمان سال با قبولی درامتحان اختبارکانون وکلا پروانه پایه ی یک دادگستری ازکانون وکلای دادگستری مرکزرادریافت کرد.

            درسال 1358 با خانم معصومه دهقان آشنا شد،این آشنایی بعدها به ازدواج آنان انجامید، خانم دهقان باهمت والیی که داشت، وارد دانشسرای تربیت معلم شد،ودر شهر ری مشغول تدریس شد، معصومه چند سال بعد(سال 1362) دررشته ی ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی ادامه ی تحصیل داد،ودرسال 1367 کارشناسی این رشته رادریافت کرد،خانم دهقان تا سال 1387  دردبیرستانهای شهرری تدریس کرد،بالاخره خانم دهقان در سال 1387 به دلخواه خوددرخواست بازنشستگی زودهنگام داد،وبه کارتربیت فرزندانش پرداخت .حاصل این ازدواج 4 فرزند( دو دختر ودو پسر ) می باشد .خانم دهقان که درحال حاضر بازنشسته ی آموزش و پرورش است،در امور عام المنفعه وحوزه های اجتماعی و فعالیتهای بشر دوستانه تلاش پیگیر دارد،خانم دهقان در راستای احقاق حقوق معلمان دوش به دوش سایر فعالان صنفی(شاغل و بازنشسته) فعال است.

       عبدالفتاح سلطانی در طول مدت تحصیل در دانشگاه وپس از فراغت از تحصیل یکی از وظایف خویش را کمک به مردم جهت آشنا شدن با حقوق قانونی خود از طریق تبیین مسائل حقوقی به زبان ساده می دانسته وبه همین جهت از طریق سخنرانی در مدارس وارائه مشاوره رایگان بویژه در مدارس جنوب تهران برای اقشار مختلف از جمله کارگران، معلمان وکارمندان سعی در ارتقاء سطح دانش حقوقی آنان داشته است .اوبارها برای تأسیس سازمانهای غیر دولتی مختلف بمنظور کمک به کودکان کار وکودکان خیابانی اقدام نموده، ولی حکومت از صدور جوازبرای فعالیت وی خودداری نموده است، و هربار با مانع تراشی حکومت نتوانسته به خواسته ی انسانی خود برسد.

        در سال 2000 همراه با خانم شیرین عبادی وچند تن دیگر از وکلا وفعالین حقوق بشر موفق به تأسیس کانون مدافعان حقوق بشر شده است او در بسیاری از فعالیتهای حقوق بشری کانون مدافعان نقش مؤثری داشته است .

           فتاح سلطانی وکیل بشر دوست وفعال حقوق بشرهمزمان باانجام فعالیتهای فوق الذکر به دفاع ازحقوق متهمین سیاسی ،عقیدتی،فعالین دانشجوئی ، اعضای انجمنهای صنفی معلمان،روزنامه نگاران،زنان،اقلیتهای دینی وقومیتی می پرداخت ،وی این دفاعیات راداوطلبانه وفقط به خاطرعشق به آزادی و مردم انجام می داد،نه برای چشمداشت مادی، عبدالفتاح سلطانی از سال 2001 تا 2011 چهارباربازداشت شد،طی این بازداشتهاماهها درسلول های انفرادی به سربرد.نهادهای امنیت متجاوز از13 پرونده  علیه او تشکیل داده اند که همه آنها در راستای فعالیتهای حقوق بشری اوست .آخرین پرونده تشکیل شده علیه او منجر به صدور 18 سال زندان شد،که در مرحله ی تجدید نظر به 13 سالزندان درتبعید به برازجان تغییر یافت،پس از اجرای قانون تجمیع به 10سال کاهش یافت،که هم اکنون آقای سلطانی درحال گذراندن سال هفتم زندان می باشد.درطول مدت زندان فقط یکباربه او اجازه ی مرخصی داده شده است،این در حالی است که بطور قانونی هر زندانی ماهانه 3 روز حق مرخصی دارد، ازدیگر ستم هایی که در حق این وکیل دلسوزروا داشته شده، محرومیت 10 ساله ازحق وکالت توسط دادگاه انقلاب می باشد .                

         عبدالفتاح حس شاعری ونویسندگی بالایی دارد،اودرزندان ودرخلوت خویش، بویژه مدتی که درانفرادی بسربرده،احساسات درونی خود را در قالب شعر می سروده است، سروده های خود را بر روی کاغذیادداشت است،بسیاری ازآنهادرحمله مأمورین امنیتی به خلوتگه اوکه همانا سلولش بوده   توقیف وضبط شده اند.علاوه بر آن در خارج از زندان نیزدست نوشته ها، مقالات واشعار وی از دستبرد مأمورین در امان نبوده ودر پی هجوم چندین باره مأورین امنیتی به منزل ودفتر کار وی وبعد از بازرسیهای غیر قانونی توقیف وضبط شده وهرگز به وی بازگردانده نشده اند  .قطعه ی زیر که در وصف آزادی نوشته شده به خوانندگان ارجمند تقدیم می شود.

آوای رهائی به جهان سر دادی                         در کنج قفس چه می کنی ،آزادی

هرچند که نامت به نکوئی ببرند                               آزاد نمی پسندند تورا آزادی

به امیدآزادی همه ی شیرزنان ودلیرمردانی که برای بهبودکیفیت زندگی ورهایی مردم ایران تلاش می کنند